آیه 186 سوره اعراف
<<185 | آیه 186 سوره اعراف | 187>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هر که را خدا گمراه خواست هیچ کس رهنمای او نباشد، و چنین گمراهان را خدا در طغیان و سرکشی خود به حیرت و ضلالت واگذارد.
برای کسانی که خدا [به سبب لجاجت و عنادشان] گمراهشان کند، هدایت کننده ای نیست؛ و آنان را در سرکشی و تجاوزشان وا می گذارد تا در [گمراهی شان] سرگردان و حیران بمانند.
هر كه را خداوند گمراه كند، براى او هيچ رهبرى نيست، و آنان را در طغيانشان سرگردان وا مىگذارد.
هر كس را كه خدا گمراه كند هيچ راهنمايى برايش نيست. و آنان را وامىگذارد تا همچنان در سركشى خويش سرگردان بمانند.
هر کس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدایت کنندهای ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشیشان رها میسازد، تا سرگردان شوند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يعمهون: عمه: (بر وزن شرف) ، سر گردانى كه ناشى از حيرت باشد . «يعمهون» : سرگردان مىشوند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «186»
هركه را خداوند (به خاطر فسق و اعمالش) گمراه كند، براى او هيچ هدايتگرى نيست، و آنان را در سركشى و طغيانشان رها مىكند تا سرگردان شوند.
پیام ها
1- سزاى كسانى كه به هشدارهاى انبيا گوش نمىدهند و به گفتههاى آنان نمىانديشند، اين است كه گرفتار قهر الهى شده و به حال خود رها شوند.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ... وَ يَذَرُهُمْ
2- اضلال، كار خداست ولى زمينهساز آن، نيّت و عمل خود انسان است كه سبب مىشود قلب او زنگ بگيرد و هدايت الهى را نپذيرد. «يُضْلِلِ اللَّهُ» آيات ديگرى نيز اين حقيقت را بيان مىكند، از جمله: «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1» و «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» «2»
3- طغيان و سركشى مردم اجبارى نيست و گمراهى انسانها، نتيجهى انتخاب خود آنان است. «طُغْيانِهِمْ» (انسان، از ابتدا بد آفريده نشده است)
4- طاغوتها، سرگردانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
«1». بقره، 26.
«2». مطفّفين، 14.
جلد 3 - صفحه 236
5- اگر هدايت الهى نباشد، گمراهى و سرگردانى انسان مستمرّ و ادامهدار است.
«يَعْمَهُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)
بعد تقرير ما قبل را فرمايد:
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ: هر كه را خداى تعالى تخليه فرمايد و واگذارد به جهت فرط عناد و جحود در عدم قبول ايمان، فَلا هادِيَ لَهُ: پس نيست هيچ
جلد 4 صفحه 261
راهنمائى براى او كه هدايت نمايد، چه با وجود نصب ادله واضحه و براهين ساطعه بر حقانيت حق، كافر و جاحد شده، لذا حق تعالى او را در خذلان فرو گذارد، و نظر لطف و توفيق از او باز دارد، پس هادى ديگر براى او نخواهد بود، زيرا خود به سوء اختيار رد ايمان و هدايت، و قبول كفر و ضلالت نمود، وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ: و مىگذارد گمراهان را در طغيان و ضلالتشان در حالتى كه متحير و سر گردان و متردد مىگردند. بنا بقولى معنى آيه آنكه هر كه را خدا در آخرت راه بهشت ننمايد به جهت كفر كه مستوجب عقاب دائمى است، هيچكس او را هادى نباشد به جنت. پس او در ظلمات موقف حساب و قيامت متحير مانده، راه خروج ندارد، تا ملائكه عذاب او را به جهنم كشانند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 185 تا 186
أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ (185) مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)
ترجمه
آيا نظر نمىكنند در مملكت با عظمت آسمانها و زمين و آنچه آفريده است خدا از موجودات و در آنكه شايد آن باشد كه نزديك شده باشد اجلشان پس بكدام سخن بعد از آن ايمان مىآورند
كسيكه گمراه كند خدا پس نيست راهنمائى براى او و واميگذارد آنانرا در تجاوزشان كه حيران بمانند.
تفسير
تفكّر و تأمّل در كيفيّت خلق آسمانها و زمين و موجودات آنها و ارتباطشان با يكديگر بهترين دليل براى اثبات صانع قادر عليم حكيم واحد است و همچنين توجّه
جلد 2 صفحه 499
بمرگ و احتمال نزديك شدن آن بهترين وسيله است براى تهيّه توشه براى سفر آخرت و تحصيل عقائد حقّه كه پس از مرگ ديگر ممكن نيست تهيّه و تحصيل شود و بهترين توشه براى اين سفر اخذ بقرآن است كه حقّا بايد مدرك عقائد و اعمال مردم باشد و اگر كسى بقرآن ايمان نياورد و معتقد نشود پس بچه كتاب و گفتار بعد از قرآن ايمان خواهد آورد آيا بهتر از آن كتابى تصور ميشود كه خودش دليل بر حقيّت خودش باشد و مراد از اضلال خداوند مكرر ذكر شده است كه واگذاردن بنده است بحال خود و هدايت ننمودن براى قابل نبودن چنانچه قمى ره در اين آيه فرموده و يعمهون مأخوذ از عمه بمعنى كورى قلب است كه نتيجه آن حيرت و ضلالت است و كسيكه خداوند نخواسته باشد هدايت او را كسى نمىتواند او را هدايت كند چون مؤثر در وجود جز اراده او نيست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَن يُضلِلِ اللّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُم فِي طُغيانِهِم يَعمَهُونَ (186)
كسي را که خداوند گمراه فرمود يعني بهدايت الهي هدايت نشد پس هادي ديگري از براي او نيست و واميگذارد آنها را که در طغيان و سركشي خود كوركورانه باقي بمانند مكرر گفتهايم که تمام تفضلات الهي در دنيا و آخرت مشروط بقابليت محل است ماهيت که قابليت وجود ندارد خداوند ايجاد نميكند مثل ممتنعات كسي که قابليت بهشت ندارد که ايمان است هرگز او را بهشت نميبرد، كسي که قابليت هدايت ندارد او را هدايت نميكند
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 186))- سر انجام در این آیه سخن را با آنها چنین پایان میدهد که «هر کس را خداوند (به خاطر اعمال زشت و مستمرش) گمراه سازد، هیچ هدایت کنندهای ندارد، و خداوند آنها را همچنان در طغیان و سرکشی رها میسازد تا حیران و سرگردان شوند» (مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ).
این گونه تعبیرات مخصوص به گروهی است که آن چنان در برابر حقایق، لجوج و متعصب و معاندند که گویی پرده بر چشم و گوش و قلبشان افتاده، پردههای تاریکی که نتیجه اعمال خود آنهاست، و منظور از «اضلال الهی» نیز همین است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم